به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، در گستره تاریخ بشریت، حقیقت ولایت همچون موجی از جنس نور، حیات فرهنگ و هویت را جان میبخشد؛ و در میان تمام پرتوافشانیهای ملکوتی، جام جان عالم از میِ ولایت علوی است که سرشار میشود. اگر حکمت را تجسم باشد، عدالت را عینیت، شجاعت را وقار و معنویت را جان، همه را میتوان در قامت و سیرت علی بن ابیطالب(ع)، آن انسان کامل و ولیّ مطلق خدا بازیافت.
اندیشه علی(ع) نه در حصار قرون، که در تداوم تاریخ، بارقههای سیطره عقل کل و قلب جهان است؛ مردی که تفسیر قرآن را با خون بر مدار مهر و عدل نگاشت و حلقه وصل زمین و آسمان شد. هر پاره از نهجالبلاغه او، آئینهای است از سلوک الهی، سیاست ملکوتی، و حکیمانهترین منش انسانی؛ زبانی که در هر واژهاش، راز هستی و رموز رسالت نهفته است.
و امامان پس از او، هر یک مشعلی از همان خورشید جاوید و جاری هستند؛ فرزندان علی(ع) که قامتشان تجلّی صفات الهی و مخاطبانشان، بشریتِ جویای حقیقت هستند. آنجا که امام حسن(ع) منادی تدبیر و مداراست، امام حسین(ع) فریادگر آزادگی و عزت، امام سجاد(ع) کوه استقامت و صحیفهی اشک و نیایش، و هرکدام با بلاغت حکمت و جوشش ایمان، ولایت را به امتداد همه اعصار رساندهاند.
در مکتب ائمه اطهار(ع)، ولایت، مقام تحقّق عقلانیت توأم با عشق الهی، زیستِ عدالتخواهِ جامعهمحور و اوجِ تکریم انسان است. ولایت، رشتهی اتصال عصمت است به مسئولیت اجتماعی، و تجلی کمال دین است به زبان عمل و مدارا؛ همان گوهر گرانسنگی که فرد و جامعه را از لابهلای تار و پود شک و تردید، به سرچشمه یقین و سرافرازی میکشاند.
اگر امروز شمیم ولایی از هر رگ و ریشه هویت ایرانی-اسلامی برمیخیزد، نه تنها یادگار عدل علی(ع)، که میراث نورانی همه امامان است که در کالبد فرهنگمان دمیده و چراغ راه جهان آینده گشته است؛ جامعهای که در پرتو آن ولایت، مقیاس واقعی انسان، کرامت، فطرت و بصیرت خواهد بود؛ و اقتدار، نه بر مدار سلطه، که بر محور محبت، انصاف و حکمت استوار میشود.
پس، ولایت نه یک شعار، که حقیقت زندهی هستی است؛ صراط مستقیم هر فرد و جامعهی حقیقتخواه که خودآگاهی و خودباوری را در پرتو اسوههای آسمانیش، عزت و اصالت را در آینهی شخصیت و سیره امامان معصوم(ع) میجوید و مییابد.
و این فروغ ولایت که ریشه در اعصار کهن و سرآمدی امامان نور دارد، در جغرافیای معاصر ما، بار دیگر تجلّی عینی یافت؛ آنگاه که امت اسلام، در عصر فتنهها و اضطراب، صدای انفاس روحالله الموسوی خمینی(ره) را شنیدند و پرچم ولایت را بر دوش آن مرد الهی دیدند. امام خمینی(ره) پیکره بیجان تاریخ را با روح بلند تشیع و سرشت ناب علوی حیات دوباره بخشید؛ او با حکمت و صراحت و شجاعت، ولایت فقیه را به عنوان استمرار ولایت ائمه معصومین(ع) و راهنمای عصر غیبت، در میدان اندیشه و عمل جاری ساخت.
در نگاه امام راحل، ولایت نهتنها یک اصل فقهی، که حقیقتی زنده، تاریخی و تمدنساز بود؛ همان عهدی که علی(ع) در محراب کوفه بست و حسین(ع) در کربلا فریاد زد، این بار در دوران فترت ایمان و غربت عدالت، از حنجرهای دیگر شنیده و از سریری دیگر برافراشته شد. امام خمینی(ره)، با تعبد در برابر نص الهی و تکیه بر خرد جمعی امت، نقشه راه تعالی و عزت یک ملت را با همان صلابت و کرامت گذشتگان رسم کرد و میراث دار انبیاء و اولیاء در عصر ما شد.
امروز نیز پرتو بیغروب این ولایت، در سیمای حکیمانه، شجاع و زمانفهم مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) استمرار یافته است. معظمله با بصیرت ژرف و بینش تمدنی، سنگربان مرزهای هویت اسلامی-ایرانی و احیاگر گفتمان ناب علوی هستند؛ رهبری که صلابت، حکمت، مهربانی و عدالت را در قامت رهبری خویش همچون اسلاف معصومش جلوهگر ساخته است.
در نگاه به ولایت فقیه، آنچه در سیره و شخصیت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب متجلی است، تداوم همان حقیقتی است که از سرچشمه زلال ولایت معصومین سیراب میشود: ولایتی که محور وحدت ملی و دینی است، منادی عدالت و عزت است و پاسدار کرامت انسانها و ضامن سربلندی جامعه.
این پیوستگی نورانی، حلقه اتصال امروز ایران به افق آرمانهای محمدی و علوی است؛ و رمز بالندگی هویتی ما، استمرار ریشهداریست که از باغ ولایت علوی آب میخورد و گلسرخ امید و تمدن نوین اسلامی را در خاک ایران میرویاند.
بنابراین، ادای دین به ولایت، تنها بازگویی تاریخ نیست؛ بلکه زیست مؤمنانهای است در پرتو حکمت و سیره امامان، و تبعیتی عاشقانه از پرچمداران بیداری و عزت در این عصر؛ همان راهی که امام خمینی(ره) گشود و مقام معظم رهبری سرافراز و استوار، بر قلههای آن ایستادهاند.
انتهای پیام/